شماره جدید چامه ویژه عبدالمجید ارفعی منتشر شد
تاریخ انتشار: ۶ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۳۸۱۹۵
به گزارش خبرگزاری مهر، بیست و هفتمین شماره مجله ادبی «چامه»، ویژه زندگی و آثار عبدالمجید ارفعی، متخصص فرهنگ و زبانهای باستانی به همراه شعرها و داستانهایی از شاعر و نویسندگان امروز ایران در ۱۷۲ صفحه منتشر شده و روی پیشخان آمده است.
صادق رحمانی، در سرآغاز مجله ادبی «چامه» گفته است: شعر هنر اول ایران است؛ کما اینکه در حوزه ورزش، کشتی ورزش اول کشورمان است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سردبیر چامه در ادامه گفته است: شعر همیشه و هنوز دستمایهای برای زندگی ایرانیها بوده است. شعر در مرگ و زندگی انسان ایرانی جریان دارد؛ نفس میکشد و از نفس نمیافتد، اما محصول اصلی و سرگرمکننده غرب با ورودش به دنیای صنعت، چیزی جز «رُمان» نبود. «رمان» جای شعر را در دنیای غرب گرفت و نویسندگان جایگاه والاتری را در مقایسه با شاعران یافتند.
شعر آغاز این شماره از چامه با ۲۰ شعر تازه از سیدعلی صالحی آغاز میشود. بخشهای دیگر شماره بیست و هفتم:
داستان: سمیه سیدیان (نذورات مسجد)؛ سهیلا ابوالحسنی (خنزو)؛ زهره خیراندیش (رزهای نباتی)؛ فاطمه حیدری مراغه (غیر حضوری)؛ راحله بهادر و میا کوتو (پیرمدی با باغی در انتهای زمان).
میا کوتو از نویسندگان موزامبیکی است که در سال ۱۹۵۵ متولد شده و نام کاملش آنتونیو امیلیو لیته کوتو است. او نویسنده شناختهشدهای در داستاننویسی معاصر آفریقا محسوب میشود و آثارش به زبانهای متعددی ترجمه شدهاند. منتقدان و خوانندگان نیز به داستانهایش اقبال خوبی نشان دادهاند و برخی آثارش برنده جوایز ادبی هم شده است. کوتو فرزند یکی از مهاجران پرتغالی است که در دهه ۱۹۵۰ به موزامبیک که مستعمره پرتغال بوده است، کوچ کرده بود.
شعر زمان: فرامرز سهدهی، مجید زمانی اصل، نصرتالله مسعودی، فانوس بهاروند، هادی حوری، نادر نیکنژاد، وحید ضیایی، حسین علیاکبری هرهدشت و مرضیه آرامش. این بخش را ضیاالدین خالقی سرپرستی میکند.
ویژهنامه: عبدالمجید ارفعی، هادی صدیقی، اقبال معتضدی، مسعود بربر، کتایون مزداپور، مهرداد ملکزاده و مریم شهبازی.
گپ: بدر الزمان قریب، فاطمه رکنی، زهره زرشناس، علی عظیمینژادان درباره زبان سغدی به گفتو گو نشستهاند.
شعر و ترجمه: ایلیا کامینسکی، مریم مصلحی، موسی بیدج، محمدعلی شمسالدین، عمران رحیمی و اکرم امامی.
در این بخش موسی بیدج گفتوگوی مفصلی را با محمدعلی شمسالدین، شاعر لبنانی صورت داده است. شمسالدین در اواخر شهریورماه ۱۴۰۱ در لبنان درگذشت.
شماره ۲۷ (دی و بهمن) دوماهنامه «چامه» در ۱۷۲ صفحه منتشر شده است. شماره بعدی دوماهنامه ادبی چامه به موسی بیدج؛ نویسنده و مترجم اختصاص دارد.
کد خبر 5692637 زینب رازدشت تازکندمنبع: مهر
کلیدواژه: عبدالمجید ارفعی محمد علی شمس الدین معرفی نشریات معرفی کتاب کتاب و کتابخوانی تازه های نشر هفدهمین جشنواره شعر فجر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انتشارات راه یار ترجمه دفاع مقدس معرفی نشریات نشر نی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران دفاع مقدس جنگ تحمیلی شعرخوانی حامد علامتی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۳۸۱۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بحران ادبیات داریم
مریم حسینیان با تأکید بر اینکه بحران ادبیات داریم، میگوید: مسئله نقد ادبی، کارگاههای ادبی و خاموششدن چراغ جایزههای معتبر را از دلایلی میدانم که در فضای ادبی ما بحران، ایجاد کرده و این تقصیر مخاطب نیست.
این نویسنده در گفتوگو با ایسنا درباره مسئله مخاطب اظهار کرد: در واقع بحران ادبی است که سبب ریزش مخاطب میشود یا باعث میشود مخاطب سخت سراغ خواندن کارهای جدید برود؛ نباید همیشه توپ را در زمین مخاطب بیندازیم. به نظرم مخاطب خیلی باهوش است.
او با اشاره به تغییرات سیستم اطلاعرسانی و معرفی کتاب، گفت: زمانی رسانههای معتبری چون مجلات ادبی و مطبوعات و خبرگزاریها که منابع محدود و مشخصی بودند به مخاطب برای انتخاب کتاب کمک میکردند و تکلیف مخاطب روشن بود؛ اما حالا هر کسی میتواند یک رسانه برای پیشنهاد کتاب باشد که این موضوع به سردرگمی مخاطب منجر میشود. همچنین با رشد ناشران خصوصی تعداد عنوانهای کتاب افزایش پیدا کرده است و ما با دریایی از انواع کتابها با ژانرهای مختلف مواجه هستیم و نمیدانیم کدام را انتخاب کنیم.
حسینیان خاطرنشان کرد: در یک دهه گذشته کثرت کارگاههای آموزشی به ادبیات آسیبزده است؛ در واقع این موضوع باعث شده نویسندگان جدید با رزومه پروپیمان نداشته باشیم. از هر کارگاهی که در تهران یا شهرستان برگزار میشود، دو یا سه نفر کتاب منتشر میکنند، در واقع بحران ادبی دقیقاً اینجاست.
او ادامه داد: زمانی که برای انتشار کتاب سختگیری خاصی وجود نداشته باشد و فردی که دوسه سال است شروع به نوشتن کرده با فیلتر کارگاهی که از آن بیرونآمده رمان یا مجموعه داستانی مینویسد و ناشران نیز کارشناسی سختگیرانهای در ادبیات داستانی نداشته باشند، این موضوعها باعث میشود کتاب درجه یک مخصوصاً در ادبیات داستانی نداشته باشیم. در این سالها عنوانهای گردنکلفت نداشتیم.
این داستاننویس یادآور شد: در این سالها بحث معرفی کتاب پررنگ بوده؛ اما بحث نقد ادبی کمرنگ شده است. مخصوصاً بعد از دوره کرونا و رشد فضای مجازی، هر کسی در صفحه خود کتابی را مطابق سلیقه شخصیاش معرفی میکند و معیارهایی که قبلاً برای معرفی کتاب وجود داشت، دیگر وجود ندارد. همچنین خاموششدن چراغ جایزههای ادبی معتبر نیز در بحران ادبیات مؤثر بوده است؛ بههرحال کتابها از چند مسیر داوری عبور میکردند که همه اینها فروکش کرده است.
او با بیان اینکه باتوجهبه قیمت بالا کتاب، کتاب کالای تجملی محسوب میشود، گفت: قبلاً مخاطب سه عنوان کتاب که اسمش را شنیده بود میخرید و شاید از دوتایش خوشش میآمد؛ اما حالا فیلتر مخاطب باتوجهبه قیمت بالای کتاب، مقداری دقیقتر شده و میخواهد کتابی را بخرد که مطمئن باشد کتاب خوبی است. در سالهای اخیر منابع کمک به مخاطب برای انتخاب کتاب، کمتر شده است و به همین دلیل ریزش مخاطب را داشتیم.
حسینیان خاطرنشان کرد: در طول چند سال گذشته عنوانهای متعدد در ادبیات داستانی دارد منتشر میشود اما کتابها کمفروغ هستند. البته این موضوع به نسلهای مختلف داستاننویسی نیز بر میگردد و قرار نیست یک جمعیت چند هزارنفره همه نویسنده باشند، از میان آنها شاید ۱۰ نویسنده ماندگار باقی بماند. الان ما با این مسئله مواجه هستیم که به نظرم بحران قابل تأملی است و نامش را بحران ادبیات میگذارم و همین باعث میشود احساس کنیم بحران مخاطب داریم.
او درباره اینکه گاه اینطور برداشت میشود که نویسنده برای مخاطبان خاصی مینویسد و به مخاطب وسیع فکر نمیکند، جایگاه مخاطب نیز اظهار کرد: همانطور که ادبیات سطحبندی شده است، مخاطب نیز سطحبندی میشود. هر کتابی برای هر مخاطبی نوشته نمیشود. ما سبکهای مختلف نوشتن داریم؛ مخاطبی که کتاب رئالیستی دوست دارد، کتاب رئالیسم جادویی و فانتزی دوست ندارد؛ زیرا مخاطب این اثر نیست. این موضوع نه به معنای پایینبودن سطح مخاطب است نه ضعیفبودن اثر.
نویسنده «بهار برایم کاموا بیاور» و «ما اینجا داریم میمیریم» ادامه داد: گاه منِ مخاطب از ناداستان اطلاعی ندارم و زمانی که یک ناداستان میخوانم شاید درک درستی از آن نداشته باشم و بگویم کتاب بدی بود. یا ممکن است مخاطبِ ادبیات عامهپسند بودم و بعد کتابی از یک نویسنده صاحبنام بخوانم و ناگهان با جهانی مواجه شوم که تابهحال با آن مواجه نبودم. برخی از نویسندهها سبک خاصی دارند و نمیشود گفت نویسنده به مخاطب توجه ندارد. شخصاً این را قبول ندارم و به نظرم در هر ژانر از نویسنده اثر قابل تأملی خلق کند، اثر حتماً خوانده میشود.
این داستاننویس خاطرنشان کرد: بهشدت معتقدم اثر خوب هنوز هم سینهبهسینه و از طریق خود مخاطب کشف میشود. اگر کار قابلتأمل باشد، فرق نمیکند از یک کارگاه ادبی بیرون بیاید یا اتاق شخصی یک نویسنده حرفهای، خوانده میشود. گاه در کارگاهها اثر شگفتانگیزی نوشته میشود که نشان میدهد نویسنده خوبی است؛ اما نویسنده حرفهای هم داریم که کتاب چهارم و پنجمشان کمرمق و اثر ضعیفی است. اگر اثر ضعیف باشد مخاطب درک میکند. هر ژانر مخاطب خود را دارد و اگر خوب باشد، حتماً دیده میشود.
مریم حسینیان ارتباط خود با مخاطب را عالی میداند و با بیان اینکه صفحات مجازیاش کاملاً خصوصی است، گفت: در دوران کرونا دو کتاب «بانو گوزن» و «نئوهاوکینگها» منتشر کردم، دو کتاب با دو سبک متفاوت؛ خب دو سال است درگیر بیماری بودم و «نئوهاوکینگها» هم روایت این بیماریام است و در این دو سال نمیتوانستم در جلسهای حضور فیزیکی داشته باشم و همه ارتباطهایم مجازی بود و ارتباط خوبی با مخاطبان خود گرفتم. من برای همه مخاطبانم احترام قائلم و جز نویسندههایی هستم که پاسخ تمامی پیامها را میدهم. واکنش مخاطبانم برایم مهم است. برایم مهم است که مخاطبانم درباره کتابهایم چه نظری دارند و از جمعبندی نظرها استفاده کردهام.
انتهای پیام